جلسه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
و سخّر لکم الّیل و النّهار و الشّمس و القمر و النّجوم مسخّرات بامره ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون.
بحث در زمینۀ موضوع معرفت و شناخت بود، البته با تاکید بر اینکه به طور مختصر این بحث را تعقیب می کنیم و چون بنا است روی مبانی ایدئولوژیک اسلامی در این دورۀ کوتاه کار کنیم و به عنوان مدخل بحث ناگزیر بحث شناخت را اشاره کردیم.
در بحثی که هفتۀ گذشته داشتیم مقداری حوزه بحث باز شد به طوری که معلوم باشد که ما با چه مسائلی دست به گریبان هستیم در مسئلۀ شناخت، و امروز با استفاده از آن زمینه های بحث مطلب را مقداری جمع و جور می کنیم، یک بحثی است که از دیرباز رویش تکیه می کردند و به درستی هم حوزۀ بحث مشخص نبوده و درنتیجه مشکلاتی در قضاوت در این زمینه به وجود می آورده است و آن بحث دربارۀ ایده آلیست و رئالیست است.
ایده آلیسم را اگر از نظر لغوی نگاه کنیم با توجه به اینکه تکیه روی ایده است و ایده هم یعنی تصور نظر، مسائل ذهنی، یعنی مکتبی که اصالت را به ایده و به ذهن و تصورات ذهنی می دهد و در برابرش مسئلۀ رئالیسم است یعنی مکتبی که اصالت به واقعیت و عین و آنچه که در خارج است می دهد، رئال آن واقعیت و عینیت خارج است، آنچه در حقیقت در خارج هست یعنی صرف نظر از ذهن ما، یعنی انسانی باشد یا نباشد، بیندیشد یا نیندیشد، فکر و تصوری داشته باشد یا نداشته باشد، یک حقیقتی وجود دارد، آیا اصالت را به آن حقیقت خارجی می دهیم که می شویم رئالیسم یا اصالت را به آنچه در ذهن ما ساخته و پرداخته می شود می دهیم تا بشویم ایده آلیسم.
در اینجا مادیگراها یک تحریف