فهرست مطالب کتاب

توجیهش هرچه باشد یک توجیه ذهنی است، او می گوید که این جهان به صورت یک مادۀ پراکنده بود، ابرهای پراکنده دور هم بودند تا اینکه کم کم همدیگر را جذب کردند و نزدیک هم شدند. فشار زیادی کم کم به آن قسمت توده های داخلی وارد شد و بر اثر فشار زیاد انفجاری حاصل شد و به دنبال انفجار تکه تکه شدند و بعد به تدریج سرد شدند و اتم های مشابه همدیگر را پیدا کردند و بالاخره جهان آغاز شد.
اولا خود این توجیهات تصور است یعنی فرضیه است و خود این فرضیه یک نوع توجیهی است که یک فیلسوف، دانشمند یا ریاضی دان به صورت فرضیه ای برای نقطۀ آغاز حرکت طبیعی جهان تصور می کند.
دوما این مسئله هم کاملا قابل اثبات نیست؛ گاه گاهی به سراغ آیات قرآنی می رویم و اشارات قرآن را راجع به این مراحل عظیم خلقت بیان می کنیم قرآن می گوید ثم استوی الی السماء و هی دخان (11/41) قرآن هم می گوید که آسمان به صورت دخان بود به صورت دود و ابرهای پراکنده بود یا أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا (30/21) یعنی اول آسمان ها و زمین رتق بودند به هم پیوسته و یک توده بودند – ففتقناهما آنها را شکافتیم و متلاشی کردیم.
پس هیچ اشکالی ندارد و ممکن است آیه هم اشاره ای باشد به اینکه یک روزی جهان یکنواخت بوده بعد متراکم شده و بعد از هم گسیخته شده و جهان به این صورت آغاز شده باشد. اما سؤال می کنیم که این اتم های پراکنده از کی بوده؟ او فوری توجیه می کند که این جهان ازلی بوده، یعنی همیشه بوده و ما می پرسیم به چه دلیل و از کجا می گویی که ازلی است؟ ازلی نمی تواند باشد برای اینکه ماده حرکت می کند و نمی تواند بایستد، پس از یک جایی شروع کرده و نقطۀ آغاز دارد و ثانیا او برای حل مشکلش می گوید ازلی است و ما می پرسیم چرا؟ می گوید ازلی است و هرچه شما پشت سر هم بپرسید که به چه دلیل ماده ازلی است؟ می گوید ماده ازلی است دیگر دلیل ندارد، اسیر همان ایده آلیستی است که خودش از او می گریخت و می گفت شما با یک تصور ذهنی می خواهید این مشکل واقعی و خارجی را حل بکنید. و خودش اول یک تصور ذهنی و ایده، یعنی تصور اینکه ماده همیشه بوده و ازلی است می سازد و بعد بر اساس همان ایده و تصور می خواهد جهان را تفسیر بکند.
ما بر می گردیم و می گوییم که مشکل

نظر خود را ارسال کنید